13.5 میلیارد تومان
نور
مشاهده ویلامحدودیتهای مکانی، مدتی است اعتبارشان را از دست دادهاند، حتی اگر از آخرین مسافرتمان به شمال بیست سال هم گذشته باشد، گوشه به گوشه شمال را همپای اینترنت سفر کردهایم، میدانیم بیشترین توریستها کجای شمال تجمع کرده اند، محبوب ترین شهرهای شمالی کدامند، میدانیم مناسبترین جادههای منتهی به شمال چه نام دارند، بهترین زمان برای سفر کدام است و مواردی از این دست.
اصلاً آنچه گردهمایی ما و شما را رقم زده بر میگردد به داستان پرتکرار اینترنت. اتفاقی که بارها آن را به فال نیک گرفتهایم و به موجباتش، متنهایی را به مرحله نگارش در آوردهایم. این بار هم در لوای این مزیت امروزی، دست به انگاشت مقالهای دیگر خواهیم زد و شهری را روی پرده خواهیم برد که همچون دیگر شهرهای مازندران، مملوست از زیبایی و نیکی. با ما باشید.
ما میگوییم نوشهر، قدیمیها، دهنو صدایش میکنند. در ترازوی مازندران، اگر شهرهای شرقی را در کفه راست و شهرهای غربی را در کفه چپ بچپانیم، کفه چپ سنگینتر خواهد بود. نمیگوییم از نظر ارزش، چرا که اعتقاد راسخ داریم به این که همه شهرهای مازندران اشباع شده از زیبایی و شگفتیاند، اما قیمت برآورد شده برای ویلاهای شهرهای غرب مازندران گرانتر است.
مهمترین منبعی که از دل آن میتوانیم جمعیت نوشهر را استخراج کنیم، سرشماری مربوط به سال 95 است. بر اساس ارقام ثبت شده در این گزارش، جمعیت نوشهر بالغ بر 49 هزار نفر میباشد، پُرواضح است که این شهر برخلاف برخی از شهرهای مازندران، هنوز از جمعیت منفجر نشده است.
بیشتر بخوانید: بهترین مشاور املاک نوشهر
تاریخ را که ورق میزنیم، اطلاعات جالبی در خصوص نوشهر توجهمان را جلب میکند. نوشهر امروزی، دریا و جنگل را توامان با هم دارد تا ثابت کند در زیبایی سردمدار است.
نوشهر در سالهای دور نیز حاوی دو بخش جلگهای و کوهستانی بوده است. میدانستید دو شهر چالوس و نور در گذشته با نوشهر یکپارچه بودهاند و هر سه این شهرها را با نام کجور میشناختهاند؟ تاریخ شمال را که مطالعه میکنیم بیشتر فعالیتها را یا به نام اهل قاجار ثبت کردهاند و یا پهلویهایی که علاقه وافری به ساخت و ساز و آبادانی داشتهاند.
در خصوص نوشهر، باز هم این قاجارها بودند که دست نوشهر را که روستایی بینام و نشان در آن زمان بود، بالا بردند و عرصه جدیدی را به رویش گشودند. قاجارها مدعی بودند چون نوشهر دریا دارد و ساحلش جای تحسین دارد.
میتوان برای تجارت و بده بستانهایی که با روسیه انجام میگیرد، روی آن حساب باز کرد، اینجا یک سکوی پرواز برای نوشهر به حساب میآمد، مبادله کالا با کشورهایی چون روسیه آن هم از ساحل نوشهر، نام این منطقه را دائماً پررنگ کرد و بر اهمیتش به طور فزایندهای افزود. نوشهر، موج سینوسی در اقتصاد کشور به راه انداخت و این قطار را بر یک ریل صعودی سوار نمود.
پس از آن که فعالیت اقتصادی در این خطه جوانه زد، بذر فعالیتهای عمرانی نیز در آن کشت گردید و این شهر دائماً از روزهای قبلش، فاصله گرفت تا جایی که نام نوشهر بر آن نهادند، به معنای شهر تازه متولد شده، شهری که اکنون برای همه ما یک نام تکراری و البته فرخنده است.
چتر نجات نوشهر و آنچه این خطه را به قله قاف رساند، آب بود. حضور رودخانههای عدید، دریا و ساحل، این باور را در همه زنده کرد که نوشهر یک برگ برنده است، یک فرصت طلایی است برای پیشرفت و برجسته کردن نام ایران، اتفاقی که سالهاست عینیت یافته و دائماً با وضوح بیشتری نمود مییابد.
اگر بخواهیم پای دلیلهای دیگر را هم به میدان باز کنیم، بد نیست اشارهای داشته باشیم به فاصله اندک نوشهر به تهران (این مسافت 205 کیلومتر به ثبت رسیده است)، هرچه باشد همه ما برای دیدن سریعتر شمال، عجولیم، مضافاً حاصلخیز بودن اراضی پراکنده در شمال، نکته نغز دیگری است که نوشهر را به سمت قله میکشاند.
و اما جغرافیا، یادم میآید همیشه عاشق نشان دادن شهرها روی نقشه ایران بودم، چشمانم را ریز میکردم تا آنچه برایم جدید بود را بیایم و چه لحظه خوبی بود آن لحظه که کورترین نقطه را میجستم و آن را هایلایت میکردم.
شمال اما برای هیچ کدام نام تازه یا نامأنوسی نبوده است، از زمانیکه به یاد میآورم، شمال را میشناختهام، نمیدانم چگونه اما اینقدر نامش را همه جا در بوق و کرنا فریاد میزدند که علاقهمان به شمال هر لحظه شکوفه میداد. گاهی درخت تخیل مان را با فکر کردن به شمال، آبیاری میکردیم تا میوه دهد، تا رشد کند تا روزی محقق گردد و خود را زیر درختهای انبوه پرتقال و تمشکهای بلند شمال بیابیم.
خلاصه جغرافیا درس محبوبی است، انگار مرز و مسافت را میشکند، انگار تابوی دور بودن را بر میدارد و دلگرممان میکند به این که همه فاصلهها به کوچکی روی نقشهاند، بگذریم.
از نوشهر می گفتیم شهری که در نوار شمالی کشور، دامنش را پهن کرده و تا خرخره زیر گل و بوته و سنبل و المانهای زیبای دنیا قرار گرفته است. خزر، شمال نوشهر را تشکیل میدهد، چالوس در سمت غربی و شهرستان نور در سمت شرقیاش آرمیده است، آنچه در جنوب نوشهر خودنمایی میکند رشتههای نام آشنای البرز است که روی زمین میخکوب شدهاند.
داشتههای شهر نوشهر را رصد میکنیم، لیستی طویل از آپشنهای نوشهر در مقابل نگاهمان قد علم میکند که یکی از آنها گویا وزن بیشتری دارد، منظورمان بندر نوشهر است.
بنادر ایران، بازیگران نقش اولند. چرخهای اقتصاد و تجارت به واسطه حضور بنادر به گردش در میآید که از قضا یکی از آنها، بندر نوشهر است. آنچه بندر نوشهر را به درجه خلوص نزدیک ساخته است، همجواری با کشورهایی است که میتواند بالندگی ایران را به همراه داشته باشد.
اینجا هم بُعد فاصله بزرگترین ارزش را برای بندر نوشهر به فراچنگ میآورد، مجهز بودن به خطوط هوایی از دیگر مواردی است که مایه رشد این بندر شمال شده است. آنچه ارتباط این بندر با استان گلستان و گیلان را رقم میزند، حضور پررنگ جادههای آسفالته است. این بندر ارتباط تنگاتنگ نوشهر و کشورهای حاشیه خزر را به ارمغان آورده که اتفاق فرخنده ای به نظر میآید.
بیشتر بخوانید: سرمایهگذاری در ترکیه یا شمال؟ کدام بهتر است؟
براساس آمار منتشر شده از مرکز آمار ایران، بالغ بر 49 هزار نفر در نوشهر زندگی میکنند که این رقم در مقایسه با آنچه برای شهرهایی چون شهر چالوس به ثبت رسیده، واقعاً اندک است.
دم دستیترین استدلال ما در مواجهه با چنین ارقامی میتواند این باشد که این شهر، نه این که یک شهر روی زمین مانده باشد، اما طبیعتی دست نخورده دارد و چه بهتر از این؟ به کررات دیدهایم که مکانهای ترکیده از جمعیت، دیگر جانی برایشان نمانده و کم سو تر از قبل زیباییهایشان را عیان میسازند. با هم جاذبههای شهر نوشهر را از نظر میگذرانیم.
کافی است 12 کیلومتر از نوشهر خارج شویم تا با تالابی که نام ارواح بر آن گذاشتهاند آشنا گردیم. آنچه چاشنی کار را زیاد میکند و اندکی بر ترسمان میافزاید، نامی است که بر این تالاب نهادهاند. اما همیشه میگویند "تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها"، و این چنین شد که تصمیم گرفتیم راهی تالابی شویم که از قصه نامش تالاب ارواح است. برای رفتن به دریاچه ارواح میتوانید بعد از کمربندی نوشهر و وارد شدن به جاده کناره نوشهر به سمت نور و رویان، حدود بیست وهشت کیلومتر به ورودی جاده نوژن که بین صلاح الدین کلا و ونوش هست وارد بشوید و بعد از حدود دو کیلومتر به نگهبانی و قرق بانی جنگل میرسید. بعد وارد جاده خاکی میشوید که میتوانید به سمت دریاچه ارواح بروید.
آنچه شکوه تالاب ارواح را رقم زده، ایستادگی درختان بلند و خشکیده در دامان دریاچهای بکر است. ظاهر رمزآلود این دریاچه نیز تأثیرپذیر از همین ترکیب زیباست. مه آلود بودن دریاچهای که مرکز این قسمت از مقاله ما را تشکیل میدهد و خطرناک بودن مسیری که به آن منتهی میگردد، سبب شده آن را کمی ترسناک بخوانند.
تصور کنید با دریاچهای مواجهاید که همیشه خود را پشت پردهای از مه مخفی کرده است، کمی جالب است نه؟ در چنین فضایی دور از ذهن نیست که با حیوانات وحشی مواجه شویم یا آنچه که انتظارش را از پیش نداشتهایم روبرویمان سبز شود. در نهایت آنچه سبب گردیده، پسوند ارواح به این دریاچه الحاق گردد، عجین شدن صدا و زوزه حیوانات با سکوت محضی است که بر دریای مه آلود سایه افکنده است.
هرچند مدرکی نیست که ثابت کند این تالاب روح در بر دارد، اما نام این تالاب، اسباب هیجان همگان را فراهم ساخته که به موجباتش بسیاری از عاشقان هیجان، کوله میبندند و راهی تالاب ارواح میشوند.
نام سیسنگان را اکثر قریب به اتفاق ایرانیها شنیدهاند. از پارکهای قدیمی است و عموماً برخی قدیمیها عجیب به دل مینشینند. آنچه ما را در خصوص پارک سیسنگان نوشهر، به وجد میآورد، حضور توأمان دریا و جنگل است.
گویی رقابت تمام عیاری میان این دو به پا شده باشد، هر دو برای یارگیری در تلاشند، انگار میخواهند مخاطبان بیشتری به خود بگیرند. در این رقابت تنگاتنگ، بازنده معنایی ندارد، نقطه وصل دریا و جنگل، زیباترین قسمت ماجراست.
وقتی جنگل سیسنگان را زیر ذرهبین میبریم تنوع بالای درختان، تحسینمان را بر میانگیزد. بلوط دارد، افرا سر بلند کرده است تا خودی نشان دهد و شمشادها سخاوتمندانه، زمینها را پر کردهاند، انگار یکی شمشاد را کپی کرده باشد اینقدر که زیاد و مشابهند. همین تکرار، ذهن را قانع میکند که سیسنگان عجب جای بکری است.
آنجا که جنگل و درختان بلوط حضور بهم رسانده باشند، حتماً جای خوبی برای یکه تازی حیوانهاست، درست مثل سیسنگان که در دامانش حیواناتی چون پلنگ و روباه را پرورش داده است البته نه از آن دست روباههای حیله کاری که در کتابهای دوران مدرسه میخواندیم که از آن گروه خوبشان.
از همه اینها که بگذریم، سیسنگان برای اثبات برتر بودنش، امکانات دیگری هم در چنته دارد. پیست دوچرخه یکی از آنهاست، رکاب بزنیم و ریهها را پر کنیم از هوایی که متعلق به شمال است، چه بهتر از این؟
پلاژ دارد (فضایی اختصاصی برای شنا) هم برای مردان و هم برای خانمهایی که عشق به شنا در وجودشان معناست. قایق سواری هم که از الزامات است، مگر میشود دریا باشد و قایق نباشد؟
رستورانها و فضاهای در نظر گرفته شده برای کمپینگهای خانوادگی، نقطه فراز این داستان را شکل میدهند و به عنوان تلاشهای محرز و مثمرثمر مورد عنایت قرار گرفتهاند. مرغان دریایی تصویری خلق میکنند که چشم دوختن به آنها، دائماً اشتیاقمان را شعلهور میسازد.
بیشتر بخوانید: دلایل و راههای سرمایهگذاری در شمال
جالب است بدانیم چهار روستای کندلوس، گیل کلا، پیده و میرکلا، باهمدیگر میخساز نامیده میشوند. این روستاها، ارزش افزودهای است برای شهر نوشهر. آنچه زیبایی را در جای جای این روستاها شناور ساخته است، معماری خانههاست.
اینجا جان میدهد برای زندگی به سبک روستایی. همه چیز نشأت گرفته از طبیعت است، سقفها را با چوبهایی که از جان درختان کندهاند، بالا بردهاند، پنجرهها را چنان کوچک و دلربا ساختهاند که دل سیر نمیشود از تماشایشان. ایوانهای ناب و دیوارهای که کاهگلیاند زیبایی را صد چندان میکنند.
زیر قدمهای ما، برگهای درختان خرد میشوند و چه آرامش بخشی بالاتر از این. انگار همه ما از تبار دیوارهای کاهگلی هستیم، انگار ریشه دواندهایم در این همه زیبایی و سادگی.
جنس کوچهها از سنگ است، وقتی کنار خانههای کوچک روستای کندلوس گذر میکنم یادم به شعر سهراب میآید، همان که میگوید "در خانه ما رونق اگر نیست صفا هست" و به راستی که هست.
کندلوس به هوای خنک شهره دارد، یک مکان ییلاقی است. همه چیز انجا رنگ و لعاب سنتی بودن دارد، صنایع دستی کندلوس میان عام و خاص محبوب است، جاجیم دارند و دست بافتهایی که خاص خودشان است. یکی از برترین موزههای گیاهان دارویی ایران، در دست روستای کندلوس است و این روستا از این قسمت هم امتیاز میگیرد.
زندگی اگر اینجا نیست پس کجاست؟ یک زنبیل بر میداریم و با هم قدم میگذاریم در بازار نوشهر، بوی سبزیهای تازه نخستین میزبانی است که به سراغمان میآید. عزممان برای طی کردن مسیر، بیشتر میشود.
پویایی در جان این بازار رخنه کرده و نشاط، مهمترین پیامی است که به بیننده منتقل میشود. اینجا مهد زیتون است و خانه اصلی ترشیجات، ماهیهای تازه سهم به سزایی در این منزل دارند (آن هم ماهیهایی که در لحظه از دریا رسیدهاند)، میوه جات نیز به همین شکل. این بازارهای روز به یمن غذاهای دریایی و گیاهی، از بازار تجریش هم قدرت نفوذشان بالاتر است. تجارتهای کوچک و محلی حاکم بر این بازار، مثل آهنربا ما را به سمت خود میکشاند.
جاذبه اصلی این بازار، بو و رنگ است، بوهایی که تازگی را به رسمیت شناختهاند و رنگ هایی که حال آدم را خوب میکنند. آووکادوهای ارزان نوشهر آن هم در آستانه پاییز، چه لطف بزرگی است.
اینجا در سکوی اول، فرهنگ و شیوه زندگی مردم، به چشم میآید. حاشیههای این بازار، قهوههای سنتی دایر است، بکرترین جایی که میتوان نشست و در حالی که زیباییها در نگاهمان موج میزنند، آرامش را عمیقاً حس کرد.
گاهی جدای از آرامش ساحل و سکوت جنگل، دلمان کمی هیجان میخواهد، یا بقول ادبیها: خالی کردن خویشتن. اینجا هم رد و نشان درختان کاملاً مشهود است، به هر حال جزئی از شمال است (جایی که سنگها هم گل میپرورانند و صخره هم سبزینگی به بار مینشاند).
شنا و آبتنی کردن مهمترین بهانهای است که بسیاری از مخاطبان را به تنگ دار میکشاند. دارای رودی با آب خنک است که جان میدهد برای پنهان شدن در آب، به خصوص اگر تابستان باشد و مردم تشنه آب.
انجا در آب شیرجه میزنیم درحالیکه اطرافمان را محیطی شبیه جنگل، شکل داده است، درختهایی بلند و سبز که نشان از شمال دارند. دانستنش خالی از لطف نیست که برخیها نامش را دره آمازون گذاشتهاند، نامی که از جنگلی بودن این دره نشأت گرفته است.
میتوانید بر فراز صخرهها بایستید و از همان بالا، شیرجه بزنید به درون آبی که خنک بودن اولین ویژگی بارزش است. (این را به گفتههایمان اضافه کنیم که تنگ با تنگه فرقهای فاحشی دارد.
مثلاً هرمز یک تنگه است که دست دو دریا را در دست هم میگذارد اما رسالت تنگ کاملاً متفاوت است، تنگ به درهای باریک اطلاق میگردد که دیوارهای صخرهای شکل در بر دارد درست مانند تنگ دار که موضوع اصلی بحث این قسمت ماست).
وقتی پا میگذاریم در این دره تا سرمای آب را با تمام وجود حس کنیم، چشمهایمان اسیر شاخ و برگهای سبزی میشوند که با شمِ هنرمندانه به رقص در آمدهاند و زیبایی را با صدای بلند جار میزنند.
آبی که در این دره سیال و جاری است مربوط به رودخانه کرکرود میباشد و درختانش از جنگل خانیکان عاریه گرفته شدهاند. رودخانه نوردی، ارمغانی است که این تنگ در اختیارتان میگذارد، مسافت رودخانه نوردی 1.5 کیلومتر برآورد شده است.
دیگر دارایی شهر نوشهر، امامزاده نوح است که خون معنویت را نیز در رگ نوشهر به جریان در آورده است. این بنا متعلق به قاجاریان است و در عهد قاجار از آن رونمایی شده است. از سال 82 آن را به عنوان یکی از آثارهای ملی ایران، به مرحله ثبت رساندهاند.
جالب است که خیلیها مایلند پس از مرگ در کنار امامزاده نوح به خاک سپرده شوند تا جایی که حتی در وصیتنامههایشان قید میکنند مأمن آنها پس از مرگ، در جوار امامزاده نوح است.
حتی غسالخانهای در یکی از اضلاع این امامزاده موجود است. مردم مازنی بر این باورند اصل و نسب این امامزاده به حضرت نوح بر میگردد که نامگذاری این امامزاده برگرفته از همین اعتقاد است.
عدهای میگویند البرز همان جایی است که کشتی حضرت نوح در آن آرام گرفته است. امامزاده نوح، بنایی هشت ضلعی دارد و سقف آن شیروانی و قدیمی است که حس خوبی در وجودمان میکارد. در شمال دو امامزاده نوح وجود دارد، این که ما در خصوصش توضیحاتی ارائه نمودیم، در روستای چلندر واقع شده است و از جاده نوشهر به نور قابل دسترسی است (مسافت ثبت شده برای آن 18 کیلومتر از نوشهر میباشد)
اما در مازندران یک امامزاده نوح دیگر هم وجود دارد که از آنچه ما تشریح کردیم متفاوت است و در روستای اناروَر، سکنی گزیده است. اگر از روستای چلندر خارج شده و 7 کیلومتر رانندگی کنید به روستای اناروَر و امامزاده نوح موجود در این روستا خواهید رسید.
بیشتر بخوانید: معرفی کامل انواع سبک طراحی ویلای شمال + جامعترین نکات آموزشی
سیسنگان همان پارکی که در تمجیدش سنگ تمام گذاشتیم در حوالی خود سدی دارد که آویدر نام میگیرد. به عنوان یک سد خاکی از آن یاد میشود و به دلیل ارتفاعی که از سطح زمین دارد، مأمن کسانی است که سودای تفریح در مکانی خنک را در سر میپرورانند.
یعنی اگر عاشق سفر به جایی مرتفع و خنک هستید، سد خاکی آویدر یک گزینه مناسب است. سبزینگی بارزترین ویژگی دریاچه آویدر است که پتانسیل رشد گونههای گیاهی را در آن ایجاد کرده است.
جزیرهای که آن وسط، جا خوش کرده است ما را مطمئن میسازد جاذبه خوبی گلچین کرده ایم. به لطف حضور دریاچه، ماهیگیری در اینجا، حال و هوای جالبی دارد. آسمانهایش پر از ستارههایی است که روزگارانی خوش را نوید میدهند، میتوان کمپ شبانه دست و پا کرد و شب را مهمان زیباترین دریاچه نوشهر بود، دوچرخه سواری از دیگر تفریحات سالمی است که اطراف دریاچه به وفور مشاهده میشود.
گفتیم پلاژ، بد نیست اشاره ای داشته باشیم به یکی از برترین پلاژ هایی که در دامان نوشهر، پرورش یافته است، پلاژی که حسینی نام می گیرد.
از بزرگ ترین پلا هایی که در نوشهر قرار گرفته پلاژ حسینی، است، این ساحل نه تنها در میان پلاژ های نوشهر، عنوان برترین را از آن خود کرده که حتی در میان بسیاری از پلاژ های شمال، قادر به اخذ بالاترین درجات بوده است. آن چه بر بالندگی پلاژ حسینی افزوده است، حضور یک مجتمع تفریحی گردشگری با نام سیترا است، که تمایل به حضور گردشگران را تصاعدی بالا برده و با شیب تند افزایش داده است. این پلاژ، همان طور که از نامش بر می آید در خیابانی با نام حسینی واقع شده و نامش را از همین جا قرض گرفته است.
پیست کارتینگ، بزرگترین دارایی ثبت شده به نام پلاژ حسینی است، علاوه بر آن، آقایان، کودکان و خانم ها می توانند در ساحل این پلاژ، شنا کرده و توأم با این که از این تفریح لذت می برند از فواید درمانی اش نیز متمتع گردند. پلاژ حسینی محلی برای نصب چادر هاست و به دلیل حضور کافی شاپ و رستوران ها و اختصاص مکانی برای نصب چادر، موفق شده مُهر تأیید را از بسیاری از خانواده ها گرفته است (به ویژه لحاظ کردن مکان هایی برای نصب چادر توانسته با رضایت خاطر بسیاری از خانواده ها توأم باشد).
دارای نمازخانه است و عمده امکاناتی که از یک پلاژ و از یک مجتمع تفریحی- گردشگری، انتظار می رود را برآورده می سازد. لازم به توضیح است که به یمن آراسته بودن این پلاژ به فوتبال ساحلی و شهربازی، کودکان از پروپا قرص ترین، مخاطبان این پلاژ ساحلی به شمار می روند. سینما 4 بعدی و قایق سواری از دیگر امتیازات ویژه ای است که این پلاژ را چندین درجه بالاتر برده و در صدر جدول نشانده است. ساحل شنی وسیع این پلاژ، جان می دهد برای پیاده روی و خیال پردازی یا حتی برای شن بازی کردن یا بازی کردن با ماسه های نرمی که در زیبایی به راستی دستی بر آتش دارند.
در بهار و تابستان، که این پلاژ از شدت مسافر میل به ترکیدن دارد، بساط تفریح های جانبی، بر پا می شود. به عنوان مثال برنامه های زنده رادیویی در پلاژ حسینی برگزار می کنند یا سیرک های جالب برای خیل مسافران تدارک می بینند ضمن این که اجرا های زنده و موسیقی از دیگر تفریحاتی است که در حضور مسافران، به این پلاژ معروف، الصاق می گردد.
سفری همگانی داشتیم به شمال، به مقصد شهر نوشهر. تلاش کردیم در مهمترین ایستگاههایش، توقفی کوتاه کنیم و چند سطری در خصوصشان بنویسیم. اگر این مقاله بتواند ولو اندکی راهنمای شما در سفر به شمال باشد، این یعنی ما حق مطلب را ادا کردهایم.
منبع: avalkhune
صفحات مرتبط:
معرفی شهر چمستان + جاهای دیدنی و آداب و رسوم
شهر آمل کجاست؟ به همراه معرفی جاذبه گردشگری
سرخرود کجاست؟ | هیچ اطلاعاتی از قلم نیفتاده
معرفی شهر محمودآباد مازندران به همراه جاذبههای گردشگری
معرفی شهر نور با جاذبهها، دیدنیها، دانشگاهها، بازارها
نوشهر یکی از مناطق زیبای استان مازندران است که انواع ویلا با ویژگیهای منحصر به فرد دارد. این شهر برای سرمایهگذاری و خرید ویلا یک منطقه ایدهآل محسوب میگردد.
در این شهر انواع مکانهای دیدنی و تفریحی را میتوانید مشاهده کنید که مطابق با سلیقه مسافران و گردشگران وجود دارد که سبب جذب توریستها به این منطقه شده است.
خرید ویلا در نوشهر با قیمتهای مختلفی وجود دارد. انواع ویلاهای لوکس و ساده را میتوانید با قیمت و ویژگیهای متنوع در آن پیدا کنید.
خیلی شهرتمیزیه واقعا مسول های شهرداریش بایدبهشون لوح تقدیرداد ومردمان بافرهنگ این شهر ادب ورفتارشون واقعا من هرسال میرم خیلی خوشحال میشم
0 نفر پسندیدهبا تشکر عالی بود و جذاب
1 نفر پسندیدهنوشهر بسیار عالی وزیبا
4 نفر پسندیدهنوشهر این نگین شمال ایران که گذر به گذر چه دریا و ساحلش وکوهش همه نشانگر طراوت وشادابی منطقه است وجود مدیرانی دلسوز کعه دارای مسئولیتهای مهم درشهرستان هستن به عینه مشاهده میشود که بر ای نوشهر ی که قلب تپنده سرسبز شمال است با جود باعث به وجود آمدن شهری مدرن امروزی بادارا بود ن منطقه ویژه اقتصادی وفرودگاه بین المللی که گام نوین وجدید درصنعت هوائی کشور است اکو جغرافیای واکو توریسم همه دست دردست هم داده تا عروس شمال ایران پرچم ش همیشه افراشته باشد که مازندران شهر ما یاد باد بربومش همیشه آباد باد
3 نفر پسندیدهنوشهر و فقط نوشهر. دوستان این شهر هم جنگلیه هم ساحلی ویلا که داشته باشی کلی جاهای دیدنی هستش که لذتشو ببری و کیفت کوک شه
3 نفر پسندیده
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید
شماره تماس شما در سایت نمایش داده نمی شود.